نام پدر: :      تاریخ تولد:1325   تاریخ شهادت:  1365    محل شهادت: دهلران –چیلات عملیات والفجر 6    وضعیت تاهل: متاهل

 

بسیجی شهید قربانعلی کریمی فرزند اول خانواده در سال 1325 در شهرستان بندر گز چشم به جهان گشود او در خانواده مستضعف و کارگر دوران کودکی را سپری نمود و ازاول نوجوانی کمک کار پدر خانواده و بسیار سخت کوش و پرتلاش بود و لطف خدا شامل حال  اوگشت تا بتواند اکثر کارهای فنی وتخصصی را تجربه نماید . با پیروزی انقلاب اسلامی شهید به صف مجاهدان فی سبیل الله پیوست و در بسیج،آن لشکر مخلص خدا حضور پیدا نمود در سال 1360 بخاطر فعالیتهای زیاد انقلابی  او وهمسرش چندین بار مورد تهدید و تهاجم منافقین قرار گرفتند تا اینکه در نیمه اول سال 60 همسر ایشان مورد ترور نافرجام منافقین کوردل قرار گرفت و تا سر حد شهادت پیش رفت با تمام این مشکلات و سختیهای که در انقلاب پیشت سر گذاشته بود شهیددرجبهه های نبرد بصورت داوطلب به مدت یکسال و اندی حضور فعالانه پیدا کرد  و به عنوان فرمانده گروهان زرهی در لشکر خط شکن 25 کربلا ایفای نقش نمود سپس در اواخر سال 61 برای استراحت کوتاه به شهرستان برگشت و برا ی مدتی به محل کارش شیلات، اما طولی نکشیده بود  که بخاطر فرمان حضرت امام خمینی (ره) برا ی حضور در جبهه و جنگ به همراه جمعی از دوستان و هم رزمان وهمسنگرانش در بسیج ثبت نام نمود و در اواخر بهمن سال 1362 در رزمایش مسلح گشته و مانوری رااجراء نمودند. 24 ساعت قبل از اعزام شهید به منطقه عملیاتی ،ایشان درعالم خواب رویایی صادقه  می بیند و به پسر بزرگش  به صورت امانت مطالبی را بیان می کند .به گفته خود شهید کریمی"در منطقه عملیاتی والفجر 6 دهلران چیلات مجروح خواهم شد و بعداز ساعتی به اسارت دشمن بعثی در خواهم آمد آنها دست هایم را با سیم تلفن (جنگی) می بندند و بعد از چندین ساعت شکنجه بالبانی تشنه ما را به شهادت خواهند رساند. شهید عزیزمان در تاریخ 5/12/1362 ساعت 17مجروح می شود و به گفته شهید کریمی توسط چند نفر از همرزمانش با بدنی مجروح و تیر وترکش خورده به اسارت دشمن نائل می شوند که متاسفانه چندین ساعت زیر شکنجه در منطقه عملیاتی والفجر 6 با لبانی تشنه تیر خلاص به سرایشان زده و به خاطر نفرت نیروهای حزب بعث صدامی سرهای 5 نفر از آنها را ازبدن جدانموده وبدنهای آنها /ر مقتل شهدای عملیات والفجر 6 درجنوب دهلران - چبلات دفن می کنند که درسال 1373 جنازه شهید کریمی به همراه همرزمانش در منطقه عملیاتی والفجر 6 توسط گروه تفحصص لشکر 25 کربلای مازنداران به همراه 3 کارت شناسایی عکس دار شهید و وسایل همراه توی جیبش به وطن بازگشت داده می شود .

 

*ضمنأ چیزی که توجه همه را به خود جلب نموده بود قمقمه جنگی شهید بود